شهید خلبان بیژن فعلی

ببار ای ابر بهار . با دلم گریه کن .به یاد عاشقای این دیار. به یاد عاشقای بی مزار .به هر لیلی چون مجنون ببار ای بارون.....

شهید خلبان بیژن فعلی

ببار ای ابر بهار . با دلم گریه کن .به یاد عاشقای این دیار. به یاد عاشقای بی مزار .به هر لیلی چون مجنون ببار ای بارون.....

آیندگان خواهند از ما پرسید ؟ 
.
.
چرا؟؟؟؟؟

آنروز که ، گرمای لب هایت روی گونه هایم خود نمایی کند ، 
آنروز ..
.
.
میگفت : 
دنیای قشنگی پسرم 
مبادا در ذهنت سئوالی باقی بماند 
سئوال هایت را بپرس ، هر قدر که پاسخ ها دردناک و تند باشد . هر اندازه که بخاطرش گوش هایت را بپیچانند و تورا باز خواست کنند .
اینک پدر جان مدت هاست که پرسیدم 
از مادر، معلم ، دوست ،همسایه ، در کودکی ، نوجوانی ، جوانی 
درد داشت ، پیچاندند - زدند + زندان شدم + در نگاه دیگران ، من 1 احمق شدم 
الان بزرگ شدم - خودم پدر شدم 
دیگر درد را می فهمم و تحملم به سر آمده ، قدرت تحملم هم پایین آمده 

یادت هست ؟ که رفتنت اولین سئوال من از تو بود ؟ پرسیدم کجا میری ؟؟؟؟
34 سال صبر کافی نیست برای پاسخم ؟ نه خودت اومدی نه اونهایی که میدونن کجا رفتی و چرا و ... ، هنوز جوابی ندادین 

تا کی جلوی اسمت (؟) بزارم 
لطفاً توقع نداشته باش خسته نشم از این همه ؟؟ 
کودکم هم داره چوبه رفتنه بی پاسخ تورا میدهد ، آنوقت که در قبال کوچکترین سئوالی اشک های جاری در حال سقوط من بر روی دستان کوچکش را دنبال میکند و تنها اوست در آن لحظه شاهد این رویداد
آن هم با چشمای سیاه و براقش ، تو ندیدی چقدر زیباست این چشم ها 
آیندگان خواهند پرسید چرا ؟.